چظور؟- بسینه

خنده داره مخصوصا در یک مقاله تحقیقی اما خوب منهم کمی خنده ناکم.

از بزرگی شنیدم در سالهای بسیار دور کمی بیش از صد سال .یهودیان به جوانان خود که در بین مسلمانان زندگی میکردند نصیحت میکردند که بروید و طبیب شوید(طبیب=پزشک=دکتر در طب) و اضافه میکردند شما باید طبیب شوید تا ما(یهودیان) بتوانیم….زن مسلمانان را ببینیم .

تا همین چند سال پیش هم در شهرستانها و حتی تهران بهترین و متخصص ترین دکترها یهودیان بودند. قوم یهود  مردمی اندیشمند و دانا هستند و همیشه قسمتی از فرهنگ ایرانی را تحت نفوذ قطعی خود داشته اند

{اگر عمری بود در فرهنگ و باورهای ایرانی ردپای یهود را می نمایانم}

گستردگی طبیبان یهودی از نظر تاریخی از طبیب یهودی حضرت علی در خلافت روایت شده و تا این زمان که شخصا ردپای یک طبیب یهودی در روستاهای استان مرکز را شناخته ام و بیماران درمان شده توسط او را دیده ام میباشد.

منظورم از بیان این مطلب که رابطه ائی بین یهودیان و طبابت و….وجود دارد مطلقا قدر ناشناسی و تخطئه نیست. ایشان مردمی با لیاقت و زحمت کش بوده اند و هر پیشرفتی که داشته اند بنوعی در اختیار بشرین هم قرار داده اند.و باز تائید ایشان در راه زحماتشان بمعنای تائید سیاست و اعمالشان بخصوص در کسوت صهیونیزم نیست (آدم بدبخت میشود تا در ایران و این واوضاع بالاخره راحت و بدون سوءتفاهم برسه به اصل مطلب)

توضیحات مختصری در مور درمان و توجه به درمان با گذری سریع در تاریخ و اساطیر و سایر فرهنگها و … در مقاله آینده خواهد آمد تا بعدش برسیم به چرا و چگونه و اثرات درمان در فرهنگها و اقتصاد و….

 

مسائل مذهبی در کشورهای متوسط و عقب مانده بصورت یک سد راه بزرگ در مقابل اندیشه گی

 انسانها قد علم میکند.با توجه به تاثیر گذاری عمیق باورهای مذهبی در جوامع شرقی و بخصوص

ایران اصولا هیچ مبحثی نمی تواند بدون توجه به باورهای مذهبی شکل بگیرد من تا حدودی در

 مقالات قبلی سعی کردم که با  ظاهر کردن بسیاری از مشکلات و نارسائیها بخصوص در حوزه

روحانیت دینی توجه عمیق و گسترده خود را به مسائل دینی نشان بدهم اما وجود نابسامانی و

نابهنجاری در وجوه مختلف دینی انحصاری نیست و شاید در بسیاری از زمینه ها دیگر مشکلات.

 و نارسائیها وحشتناکتر هم باشد.شخصا سعی کردم که نفوذ متعصبانه دین در شئونات زندگی امروزی

 را تعدیل کنم و هشدارهای کمی راجع به تدوین فلسفه جدید و نگرشی فعال به دین را ایجاد نمایم.البته

کنش ها و واکنشها به مسائل غیر مادی به سرعت میسر نخواهد شد منظورم اینست که با عمر یک نسل

 و دو نسل به نتیجه نخواهد رسید ولی انگیزه های من بالاتراز انتقاد به حکام و دیدار نتیجه افکارم

میباشد.این مقالات و مطالب ممکن است مانند کبریت در سرمای زیر صفر باشد که یا نمی گیرد و

 یا نمی گیراند. حقیقت اینست که بگیر و نگیرش بمن مربوط نیست من اگر کاری میکنم آن وظیفه

 خود بشمار میاوروم زیرا در این مملکت و تحت تعالیم اسلام پرورش یافته ام و اگر نیروو نوری در

وجودم حاصل آمده همه متعلق به کشور و دینم هست و میگویم .گیرم که اشتباه هم داشته باشم .نمی دانم

.من برای اشتباه قصدی نکرده ام . اما بقول یکی از دوستانم میگفت ادم باید بخاطر پنج در صد حرفهای

 صحیح تو نود و پنج درصد بقیه را تحمل کند. خوشحال و سرفراز خواهم شد اگر دلسوخته گانی دستم را

 بگیرند

دست ما گیرد مگر در راه وصلش چاره ائی

ورنه پای ما کجا وین راه بی پایان کجا

شاید این مطالب گلایه گونه را باید در مقدمه میگفتم اما نیامده بود و نگفتم حالا آمد و گفتم

اما در مقاله آیند ه پزشکی و درمان را می شکافم

 

ادامه مقاله قبل است

فکر میکنید مردم برای آن امام جمعه که حدود پنجاه نفر کج و کوله که روبروی جایگاه با اشاره ائی رم میکنند و شعار میدهند احترامی قائل هستند و یا تیرهای سیمانی میتواند مردم را خفه کند

چون حکومت من بنام دین، حکومت میکند از او اینطور سئوال میکنم، وگرنه چشم و گوش من از اعدامها و شکنجه ها در همه جای دنیا پر است .فقط تا کنون نتوانسته ام بین قانون شریعت و اخلاق پیغمبر و سنت و شعارواینکارها ی   حکومت هماهنگی لازم را ایجاد کنم

بالاخره  زمان روحانیان کج وکوله و کوتله و گر و کچل و .....فلان، گذشته است

اگر از این قبیل انسانها، در عشق دین می سوزند بهتر است در گرایشات غیر سطحی و دور از مراء و منظرعمومی بکار تحقیق بپردازند

باید روحانیت یاد بگیرد که در این بلبشو و عقب ماندگی منطق و فلسفه دینی از تنوع  امروزی(صرفنظر از هر قضاوتی در مورد مفید و یا مضر بودن وقایع) و رنگارنگی افکار، هم جلوه های زیبای دین را از سنت جمع آوری کند و هم نسبت به استخراج منطق و فلسفه و کلام از سر چشمه شریعت و با رعایت اصول ولی هماهنگ با سایر پیشرفتهای بشریت اقدام کند

روحانیت متفرعن و سینه زنان زیر پرچمها ی بزرگان را ابدا کاری ندارم

بسیاری از روحانیت جوان و دانشمندی را دیده ام که چه زیبا در تلاشند

اما این یارو (بدلیل پخش در تلویزیون اسمش را میگویم) این یارو پناهیان که برای خودش طرفدارانی پیدا کرده بنظر من ابداَ نمی تواند بعنوان یک روحانی دانشمند مطرح باشد زیاد لاطائل میگوید

ما نیاز به روحانیت مولف و معمار داریم حیف از دین اسلام و مذهب شیعه است که صدای بوق بدهد آنهم بوق نا هنجار حکومتی

از فرصت استفاده کنید و تا زمانی که اختیار بیت المال مسلمین را در دست دارید مقادیری را هم بمصارف طرحها و برنامه های زیر بنائی و رشد دین برسانید.مسجد و رونق مساجد اقدام زیر بنائی نیست

حکومت ایران نتوانسته معماری افکار جوانان را در دست داشته باشد. اینکه از بین جوانان تعدادی متعصبانه وجود دارند نمی تواند امیدوار کننده باشد. ایشان هزینه درگیری ایجاد خواهند کرد

یکی از اقدامات زیر بنائی میتواند انتخاب اصلح از طرف روحانیت باشد که برای شروع کافی است هرکس که بیخود لی لی به لا لای ایشان می بندد و ایشان را امام و غیره میخواند از دور خود دور کنند

الته روحانیتی که به مجیز شنیدن عادت دارند میتوانند با ضبط یک نوار از قربان صدقه اطرافیان حداکثر با هزینه ائی حدود ده هزار تومان سالها به اباطیل عربی و فارسی گوش بدهند آخه چرا کلمات دروغین و مضر اطرافیان را اینقدر گران حتی بقیمت دین و شرف ملت میخرند؟؟؟

سعی دارم زودتر ازکاست و افزون گذشته  عبور کنم برای همین است که به مشکلات

 روحانیت فعلی و معاصر اشاره ائی نمی کنم و بطریق اولی به امور جاری و محاسن

 ایشان هم توجه نمی کنم و بیشتر دوست دارم به آینده نگاه کنم و به دوستداران دین و

 شریعت و اندیشمندان و دلسوختگان دین و اهل بیت هشدار بدهم .ایشان را تنبیه کنم

.بله ایشان را تنبیه کنم البته بخاطر کم کاری و عدم مجاهدت بلکه بخاطر انتخاب بسیاری

 از راههای اشتباه که هم اشتباه انتخاب شده هم دیر انتخاب شده هم در ادامه آن راههای

 بیخود تعصب و حشتناکی وجود دارد

نیک میدانم که هر یک ار ادعاهای فوق نیازمند مدرک و سند و سابقه است البته سوابق

 کم نیست اما من براه آینده نظر دارم اگر راهنمائی من برای اینده درست بود پس مرا

 ببخشید و به هشدارها توجه فرمائید

اولین گام

روحانیت ؟؟؟؟ چیه پسوند و پیشوند نمی خواهد

بله روحانیت باید از نردبامی که ایشان را در برهوت ملکوت قلابی گیر انداخته تشریف

 بیاورند پائین. دیگه عناوین قلمبه و سلمبه و عربی کسی را مرعوب نمی کند که هیچ ایشان

 را بری  هم میکند پس لطفا تشریف بیاورید پائین عنوان بی عنوان

دومین گام

شما زیر سئوال هستید البته نه بخاطر عملکرد پر از انتقاد سالهای اخیرتان  بلکه بخاطر

پاسداری متعصبانه از خرافات و تحجر. و محکم کردن دیوار  این باور قدیم که دین یا ضد

 علم است و یا باید دین را با علم آشتی داد و یا امثال این دعاوی بی محتوا و فریبنده

سومین گام

شما زیر سئوال هستید آنهم شدید و نه از طرف پائینی ها  بلکه از طرف هم سطحها بلکه

 بالاتر و والاتر از خودتان شما اجازه و حق ندارید هر جا که کم میاورید فیگور بگیرید

شما زیر سئوال هستید برای اینکه نتوانسته اید علوم دینی را همپای ادعایتان و حتی همپایه

حرص و طمعتان بدنیا ارتقا بدهید

شما زیر سئوال هستید برای اینکه دیگر شما تنها اهل علم و علما و... نیستید

شما زیر سئوال هستید برای اینکه شریعت را ابزار حکومت کردید و تعدادی از شما تا

 ارتکاب جرم و جنایت و جلادی هم پیش رفتید

چهارمین گام

اعلام عمومی باینکه قشر شما که بدروغ آیات الهی شمرده میشوید اشتباهات عدیده ائی داشته

 و شما تماماً بخاطر دین و شریعت نیازمند همراهی و محبت جوانان هستید(داستان خوارج

 نیست چون من شما را نه تنها پیرو علی بحساب نمی آورم بلکه شما از خطرناکترین دشمنان

علی هستید)

اگر امروز جوانان ما در مقابل هر باد مسمومی از غرب از پای در میاید بدلیل خیانت شما

 به دین بخاطر کمکاری و عدم تلاش کافی در راه تحقیق و پژوهش است

اگر بدترین و کثیفترین افراد غربی بیشترین نفوذ را در میان ملت پیدا کرده بدلیل انتخاب

افراد ظالم توسط شماست که بر مردم مسلطشان کرده اید

 

چقدر زیبا وکار ساز است که دین اسلام ظرفیت و توانائی آنرا دارد که یافته های دانشمندان دینی

 را تا این تاریخ میتوان بدور ریخت.ودوباره با استفاده دقیقتر و مدرن تر از قران کریم مسائل و بدایع

جدیدی جایگزین کرد .شاید این بهتر از تحجر و انحراف باشد. قصد تعریف واژه های

 منفی را ندارم پس اگر می پذیرید که دین اسلام  باید هر آنچه را که تا کنون یافته یکسره بکناری

 بگذارد و از نو فکر توان و توشه بزرگی برای آینده شلوغ و درهم و برهمی بکند..... یاالله بفرمائید

یافته ها و گنجیته های متنوع دینی که هم اکنون در اختیار مسلمانان قرار دارد حاصل زحمات و

 دود شمع و چراغ نفتی است (دستشان درد نکند) اما باید همه بروند و بایگانی شوند و البته محققین

 و دانشمندان بتوانند به آنها رجوع کرده و علاوه بر بهره برداری علمی و ریشه ائی از این گنجینه

 اشکالات آن را هم بر طرف کنند و در دسته بندی های علمی تخصصی آنها را به بایگانی بسپارند.

ودر حقیقت کاری انجام شود که جامعه از روشهای مضر ی که بجای احکام دینی گرفته شده رها شود

زیرا  اگر تولید روشها و سیستمها دینداری و پرستش خداوند با نگرش جدید دیر به جامعه برسد آنوقت

 با خطر بزرگی مواجه خواهیم بود .

الان وضعیت جهان بصورتی شده که تمام دینها و بخصوص دینهای اسمانی و در راس انها اسلام و

بویژه شیعه با مصائب و کمبودها مواجه اند و در تمام ادیان، موثر ترین مخالفان هم از میان پیروان

 همان ادیان پیدا شده اند . مخالفان دین ابا و اجدادی در کوتاه مدت تبدیل به یک ضد خدا شده و علاوه

 بر دین خود به سایر ادیان هم حمله کرده و یکسره راه ضدیت را میرود

او نمی رود که رفته باشد .! باید به این نکته توجه شود. او در حال رفتن نگاهی دعوتپذیر به پشت سر

 دارد و منتظر ندائی است که او را بزبان خودش باز فرا بخواند . در سال 57 این نظریه من اثبات شد

اما متاسفانه دعوت جوانان در لحن و کلام و محتوا در حد دعوت صرف ماند و با شروع جنگ عملا

 تمام پذیرفتگان دعوت رفتند و شهید شدند و

 دیگر جوانان جامعه که دعوت را پوچ و توخالی دیدند راه گمکرده تر از جوانان قبل از

 انقلاب پراکنده شده اند وعدم وجود مرکزیتی با جذابیت بالا در هر طرف موجب پراکندگی

زیادی شده و کم کم میرود که به ناهنجاری در کلیه سطوح و وجوه جامعه منجر شود.

انقلاب ایران عملکردی مانند بمب های دو مرحله ائی داشت در انفجار اول که خیلی پر سر

 و صدا و کم نور بود تعدادی تلفات ببار آمد که اتفاقا انگیزه انفجار دوم را حاصل آوردند و

در انفجار دوم نیک و بد منفجر شدند . دومیلیون جوان و مردان دانا و توانا در یک مبارزه

 فیزیکی ار بین رفتند و بقیه جوانان باقیمانده که از اطراف کانون انفجار در حال دور شدن

 بودند اکنون بجائی رسیده اند که بسیار دورتر از جایگاه پدارنشان نسبت بدین قرار دارد .

تعدادی از افراد جوان هم باقیمانده اند که مشغول غرق شدن در تعصبات کور و خشن مذهبی

 شده و میشوند و این طبقه هم ناگزیر و بجبر زمانه فقط قسمتی از عمر خود را در تعصب

میگذرانند و یا خودشان پس از رسیدن به رفاه و یا فرزندانشان از معرکه میگریزند و هر روز

 هم از تعداد گروندگان کارساز و موثر به تعصبات دینی کاسته میشود

تمام مطالب بالا خطری بزرگ و محسوس است و جلوه های انکار ناپذیرش را هم اکنون

 میتوانیم مشاهده کنیم

زیاده شد ، ادامه مطلب اگر عمری بود خواهد آمد

آهای  ای همه انسانها که هستید و یا خواهید آمد

انقلابی که نام دینی را بدنبال میکشدیک نقض غرض بزرگ است .

 یک فریب است توجه کنید :

در آذر ماه سال 57 یک تریلی کانکس دار درخیابان فرح آباد ژاله

مقابل بیمارستان نیروی هوائی نزدیک سینما دریا توقف کرده بود .

 مردانی با تبلیغ انقلاب  تخم مرغهای داخل کانکس را بقیمت کیلوئی

 75 ریال میفروختند . شاید این اتفاق چندان تاریخی بنظر نرسد

اما قیمت تخم مرغ در آن روزهاکیلوئی  90 ریال بود.

در سخنرانی بهشت زهرا قرار بود برق و آب و اتوبوس مجانی شود

اینهم میتواند یک وعده جهت شکست دشمن تلقی شود

اما ای مردم جهان و ای همه انسانهایی که خواهید آمد

اگر انقلاب ما دینی و محض رضای خدا بود این حرکتهای

 اقتصادی و وعده های توخالی چه معنائی میتواند داشته باشد

 لطفا به قیمت اقلام زیر توجه کنید

تخم مرغ دانه ائی 1200ریال 

بلیط اتوبوس 200 ریال

برق کیلوواتی 470 ریال منهای بعضی جرائم

آب متری 900 ریال

آهای راهپیمایان 22 بهمن سال 86 آیا ده نفر از شما قدرت این را دارد

 که فردا در مقابل محل وزارت بازرگانی تجمع کند و با پلاکارت  و

 تابلو  سئوال کند که گوشت کیلوی 127ریال سال 57 چرا باید بشود

 کیلوئی 90000ریال

شرم باد بر ما زندگان که این فلاکت را گردن نهاده ایم و ننگ بر

جباران و فریبکاران که نمایش خیابانی را سالهاست  حقنه جهان میکنند

از کلیه کسانی که بمن سر میزنند متشکرم ولی از بس پیامها بی محتوا و بخصوص تجاری هست دیگر از باز کردن پیامها خوشم نمی اید لطفا اگر پیام میگذارید یا در مورد محتوای موضوع باشد و یا راهنمائی واقعا خسته شدم از اینهمه کلی خوانی در پیامها

آسیب پذیری و شکستن یک نظم بصورت کاملا طبیعی و عادی قابل بیان و نمایش است .

تصور بفرمائید یک ائینه بزرگ فرضا به ابعاد سه متر در چهار متر را . این آئینه را یک سنگ کوچک و یا دانه ائی ماسه می شکند و یا خطوط نیمه شکسته بر آن رسم میکند

آنچه را که رادیو وتلویزیون ما انقلاب می نامد از جنس همان تکه سنگ است که توانست یک ائینه بزرگ را بشکند. وسالهاست که لگام گسیختگی مردم و فروپاشی نظم یک جامعه را پیروزی معرفی میکنند. تما پیشرفتهای علمی که بهنوان دستاورد و بنام جمهوری اسلامی مصادره شده است اولا بخاطر پیشرفت علوم در سطح جهان است و ثانیا بواسطه همت مردم ایران است.

ساختن یک جامعه با فرهنگ چندان کار آسان و زود بازدهی نیست که من از جمهوری اسلامی و یا هر حکومت دیگری انتظار داشته باشم اما به مصلحت نمی دانم که بوق های تبلیغاتی انارشیسم و از هم پاشیدگی یک مملکت را بنامم پیروزی بخورد همان ملت بدهد.

آیا کاهش ارزش پول کشور آنهم هزار برابر برای شما یک پیروزی است

آیا گسترش فقر و فحشا یک پیروزی است

آیا اجرای اهرمهای اطلاعاتی برای جلوگیری از سقوط حکومت و تحمل مخارج گوناگون یک پیروزی است

آیا احساس ناامنی در سطح مملکت چه از نظر امنیت های عادی یک جامعه و یا امنیت بین المللی برای شما یک پیروزی است

آیا از دست رفتن دستاوردهای کهن و منافع منطقه ائی یک پیروزی بحساب میاید

آیا مسخ کردن و از حیثیت انداختن بسیاری از وعده ها و شعارهای قبل از انقلاب برای شما یک پیروزی است

آیا انباشت وحشتناک پرونده های جنائی و مالی و اختلاسهای میلیاردی برای شما یک پیروزی است

قطعا شما به شکست مفتضحانه اقرار نخواهید کرد

پس لطفا با باز نگری به عملکردهای خود و تصحیح مسائل جامعه و اقتصاد جداقل از مرگ زود رس بزرگترین دستاورد اجتماعی انسانها که همان قرار دادن نام خدا روی حکومت زمینی است جلوگیری کنید

از بسکه مطالب تکراری از بوقهایتان شنیدیم بیزار شدیم

خفه کنید این دستگاههای تحمیق را و با طرح مسائل اساسی و علمی و فلسفی از مردمی که ناگزیر از تحمل شما هستند فرصت طلب کنید ایشان را برسمیت بشناسید و مجرمان ومتجاوزان بحقوق ملت را که منتصب شما بودند و بهمه خیانت کردند را در این ده روز بعنوان پاسداشت روزهای مبارزه واقعی با طاغوت و ستم بدست قوه قضائیه بسپارید

بگذارید این ده روز دهه غجر ده روز همیشه مبارزه با فساد و تباهی باشد. والا ذکر چگونگی پیروزی شما که نظمی را در هم ریختید مصداق قصه نافرمانی شیطان خواهد بود که با یک کلمه نه بکل نظم بیچون الهی پشت کرد و رانده ابدی شد وحالا هم هر ساله آنرا برای شیطانکهایش تعریف میکند تا شکنندگی نظم از یادها نرود

 

آیا هنوز نظام جمهوری از حقیقت می ترسد؟

چرا بعد از سی سال هنوز مردم را نادان میدانند ویا اینکه مردم نامحرم هستند.آیا فقط با شکنجه گران و چندتا بی سروپا مصاحبه شده است. آیا برای فریب افکار عمومی و هیجان زدگی انقلابی بود که مثلا دست چند نفر عوضی و مهره کوچک را رو کنند .چرا با یک نفر از بزرگان مثلا تیمسار ربیعی و یا نیمسار جهانبانی و یا خسروداد مصاحبه نکردیدویا اگر مصاحبه شده چرا پس از سی سال هنوز از پخش آن خودداری میشود .چرا مصاحبه با تیمسار مهدیون و یا مصاحبه با یکی از وزرا و یا حتی ولیان و یا هر کس از مدیران رژیم قبل را که اعدام کرده اید را پخش نمی کنید.

اگر از ایشان مصاحبه ایی ندارید چرا؟؟؟؟؟

ضمنا چرا در نظام شما هیچ مقصری تا کنون پیدا نکرده اید و چرا با مدیران و مسئولین مقصر مصاحبه ندارید؟؟؟

مردم آنقدرها هم که می پندارید از موضوعات بی خبر و بی تفاوت نیستند

آیا هنوز نظام جمهوری از حقیقت می ترسد؟

چرا بعد از سی سال هنوز مردم را نادان میدانند ویا اینکه مردم نامحرم هستند.آیا فقط با شکنجه گران و چندتا بی سروپا مصاحبه شده است. آیا برای فریب افکار عمومی و هیجان زدگی انقلابی بود که مثلا دست چند نفر عوضی و مهره کوچک را رو کنند .چرا با یک نفر از بزرگان مثلا تیمسار ربیعی و یا نیمسار جهانبانی و یا خسروداد مصاحبه نکردیدویا اگر مصاحبه شده چرا پس از سی سال هنوز از پخش آن خودداری میشود .چرا مصاحبه با تیمسار مهدیون و یا مصاحبه با یکی از وزرا و یا حتی ولیان و یا هر کس از مدیران رژیم قبل را که اعدام کرده اید را پخش نمی کنید.

اگر از ایشان مصاحبه ایی ندارید چرا؟؟؟؟؟

ضمنا چرا در نظام شما هیچ مقصری تا کنون پیدا نکرده اید و چرا با مدیران و مسئولین مقصر مصاحبه ندارید؟؟؟

مردم آنقدرها هم که می پندارید از موضوعات بی خبر و بی تفاوت نیستند